رفقای همیشگی

وبلاگ بچه های اردوی یاوران امین 3

وبلاگ بچه های اردوی یاوران امین 3

طبقه بندی موضوعی
پیام های کوتاه
آخرین نظرات
نویسندگان

نیت کنید و اشاره فرمایید

قالب میهن بلاگ

فال حافظ

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مولای متقیان» ثبت شده است

۱۵بهمن



در مدح مولای متقیان علی(ع)


مرغ دل از عشق دوست بار دگر پر گرفت...نوحه گر نغمه خوان عاشقی از سر گرفت

مرغک افسرده حال نام علی چون شنید...رنگ دگر یافت و جلوه دیگر گرفت

زمزمه آغاز کرد مدح علی ساز کرد...بانگ علی یا علی در همه جا در گرفت

خسرو اندیشه تاخت سوی دیار نجف ...بوسه بر آن خاک زد مشتی از آن برگرفت 

بوسه زد و بو کشید نعره زد و هو کشید...پای فراتر نهاد دست فراتر گرفت

حال خوش از دیدن بارگه دوست یافت...بوی خوش از تربت فاتح خیبر گرفت

چشم تمنا گشود چهره حیدر بدید ...دست تولا زد و دامن حیدر گرفت

بی خبر از خویش شد عاشق و درویش شد ...جان برهش داد و دل از دو جهان بر گرفت

نیک سرانجام شد مست زیک جام شد ...کز کف مولای خویش ساقی کوثر گرفت

شاه نجف شیر حق حجت مطلق علی...آنکه از او دین حق زینت و زیور گرفت

تیغ دو پهلوی او قوت بازوی او...تاج ز خسرو ستاند،باج ز قیصر گرفت

برش شمشیر او غرش چون شیر او...رشته لشکر گسست زهره ز لشکر گرفت

گاه به لطف سخن راه به کافر نمود...گاه به تیغ دودم کفر ز کافر گرفت

هر چه که باید شنید از لب قرآن شنید...هر چه که باید گرفت از کف داور گرفت 

کیست به غیر از علی نیست به غیر از علی ...آنکه ز پروردگار نام غضنفر گرفت

سرور آزادگان سر خط آزادگی...روز ازل از کف خالق اکبر گرفت

اوست که پا بر سر دوش محمد نهاد...اوست که جا بر سر دوش پیمبر گرفت

اوست که چون بت شکست بر سر بتگر شکست...اوست که چون ره گرفت بر بت و بتگر گرفت

مسلم اگر دادخواه،کافر اگر بی گناه...چون به قضاوت نشست هر دو برابر گرفت

چاره بتدبیر کرد تکیه به شمشیر کرد...داد ستمدیده داد ره به ستمگر گرفت

نیست ز نامش جدا نام حبیب خدا...چشم جهان بین عقل ایندو برادر گرفت 

مایه دین مصطفی پایه دین مرتضی...چهره دین زین دو تن نقش دو پیکر گرفت

عاشق روی رسول مست ز بوی رسول...آنکه به جای رسول جای به بستر گرفت

یا علی مرتضی جان و دل از تو رضا ...در دل و در جان من عشق تو یکسر گرفت

پاک شود از گناه هر که چو من رو سیاه...دست زد و دامنت در صف محشر گرفت

گشت دوا درد او گرم دم سرد او ...هر که ز نامت شبی ذکر مکرر گرفت 

من که غلام توام عاشق نام توام ...عشق تو تاب از تن عاشق مضطر گرفت

زندگی (اردلان)اول و آخر نداشت...در دل من عشق تو اول و آخر گرفت

"صلوات"