نخستین بار گفتش کز کجائی بگفت از دار ملک آشنائی
بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند بگفت انده خرند و جان فروشند
بگفتا جان فروشی در ادب نیست بگفت از عشقبازان این عجب نیست
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟ بگفت از دل تو میگوئی من از جان
نخستین بار گفتش کز کجائی بگفت از دار ملک آشنائی
بگفت آنجا به صنعت در چه کوشند بگفت انده خرند و جان فروشند
بگفتا جان فروشی در ادب نیست بگفت از عشقبازان این عجب نیست
بگفت از دل شدی عاشق بدینسان؟ بگفت از دل تو میگوئی من از جان
در نظربازی ما بیخبران حیرانند
من چنینم که نمودم دگر ایشان دانند
عاقلان نقطه پرگار وجودند ولی
عشق داند که در این دایره سرگردانند
جلوه گاه رخ او دیده من تنها نیست
ماه و خورشید همین آینه میگردانند
عهد ما با لب شیرین دهنان بست خدا
ما همه بنده و این قوم خداوندانند
مفلسانیم و هوای می و مطرب داریم
آه اگر خرقه پشمین به گرو نستانند
وصل خورشید به شبپره اعمی نرسد
که در آن آینه صاحب نظران حیرانند
لاف عشق و گله از یار زهی لاف دروغ
عشقبازان چنین مستحق هجرانند
مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار
ور نه مستوری و مستی همه کس نتوانند
گر به نزهتگه ارواح برد بوی تو باد
عقل و جان گوهر هستی به نثار افشانند
زاهد ار رندی حافظ نکند فهم چه شد
دیو بگریزد از آن قوم که قرآن خوانند
گر شوند آگه از اندیشه ما مغبچگان
بعد از این خرقه صوفی به گرو نستانند
تست کنکور
بسیارى از داوطلبانى در جلسه آزمون اگر با چند سؤال دشوار مواجه شوند ناگهان دستپاچه مى شوند و نظم ذهنى خود را از دست مى دهند و فکر مى کنندکنکور را از دسمت داده اند. اینگونه داوطلبان فکر مى کنند دیگران به همه سوالها پاسخ مى دهند و فقط آنها هستند که نمى توانند به سوال ها جواب دهند. متأسفانه اگر سوال هاى آزمونى دشوار باشد دانش آموزان قوى تر بیشتر آسیب مى خورند چراکه مى خواهند به تمام یا اکثر سوال ها پاسخ صحیح بدهند .
اما بد نیست بدانید برخى کسانى که دربهترین ودشوارترین رشته هاى دانشگاهى قبول شده اند در بعضى درس ها نمره اى کمتر از چهل درصد به دست آورده اند. اگر دانش آموز خوبى هستید و چند درس را خیلى خوب خوانده اید مبادا فکر کنید درکنکور باید به همه سوالات پاسخ دهید.
اگر دیدید که نمى توانید به چند سوال متوالى پاسخ دهید خود را نبازید مطمئن باشمیدکه دیگران هم وضع شما را دارند. اعتماد به نفس داشته باشید حتى.....
سلام؛همونطور که خبر دارید قراره دوباره دورهم جمع بشیم!
تو این مدتی که باهم هستیم،خواستیم یک برنامه جُنگ داشته باشیم،دیدیم کی بهتر از خود شماها که برنامه های جُنگ رو ارائه بدید!!!
برای همین تصمیم گرفتیم پیشنهاد بدیم که هر کدوم از دوستان که برنامه قابل ارائه ای دارن برامون از دو طریق بفرستن یا شرحش بدن.
راه اول اینه که برامون کامنت بذارن
راه دوم اینه که برامون ایمیل کنن.
چن تا نکته هم بگم:اولیش اینکه اولویت با برنامه هایی هست که قشنگ تر،بامفهوم تر و زودتر به دست ما برسه!!دومندش اینکه هرچی دوست دارید پیشنهاد بدید اعم از متن و دکلمه و شعرو فیلم نامه و نمایشنامه و مسابقه و کلیپ و فتو کلیپ و........ سومندش اینکه منتظر طرحای قشنگتون هستیم و فقط تا اول آبان ماه فرصت دارید.
خیلی مخلصیم
یاحق!!
شهید خلبان “محمدامین میرمرادزهی” در سال ۱۳۳۲ در خانوادهای متدین در روستای “سیب” از توابع شهرستان سراوان دیده به جهان گشود. چون به عنوان اولین فرزند خانواده محسوب میشد که خدا به ایشان عطا کرده بود، باعث شادی و مسرت و امیدواری همه گردید. ادب، مهربانی، خوشبرخوردی و خوشچهره بودنش در زمان کودکی، تحسین همه را برانگیخته بود. دوران ابتدایی را در روستای سیب و دوران راهنمایی و دبیرستان را در شهرستان سراوان گذراند. در طی این مدت همکلاسیها و دوستان....
روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد .
بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و ...
محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم .
زن که بسیار شرمگین شده بود ،عذر خواهی کرد و گفت :چرا شما خودتان را زودتر معرفی نکردید ؟
تولستوی در جواب گفت : شما آنچنان غرق معرفی خودتان بودید که به من مجال این کار را ندادید
آرتور اش
قهرمان افسانه ای تنیس
هنگامی که تحت عمل جراحی قلب قرار گرفت، با تزریق خون آلوده، به بیماری ایدز مبتلا شد.
طرفداران آرتور از سر تا سر جهان نامه هایی محبت آمیز برایش فرستادند.
یکی از دوستداران وی در نامه خویش نوشته بود: "چرا خدا تو را برای ابتلا به چنین بیماری خطرناکی انتخاب کرده؟"
آرتور اش، در پاسخ این نامه چنین نوشت:...
بخش پونتیاک شرکت خودروسازی جنرال موتورز شکایتی را از یک مشتری با این مضمون دریافت کرد:» این دومین باری است که برایتان می نویسم و برای این که بار قبل پاسخی نداده اید، گلایه ای ندارم، چرا که موضوع از نظر من نیز احمقانه است!
به هر حال، موضوع این است که طبق یک رسم قدیمی، خانواده ما عادت دارد هر شب پس از شام به عنوان دسر، بستنی بخورد. سالهاست که ما پس از شام رأی گیری می کنیم و براساس اکثریت آرا نوع بستنی، انتخاب و خریداری می شود. این را هم باید بگویم که من به تازگی یک خودروی شورولت پونتیاک جدید خریده ام و با خرید این خودرو، رفت و آمدم به فروشگاه برای تهیه بستنی دچار مشکل شده است.
لطفاً دقت بفرمایید! هر دفعه که برای خرید بستنی وانیلی...
جهانگردی به دهکده ای رفت تا زاهد معروفی را زیارت کند و دید که زاهد در اتاقی ساده زندگی می کند. اتاق پر از کتاب بود و غیر از آن فقط میز و نیمکتی دیده می شد.
جهانگرد پرسید: لوازم منزلتان کجاست؟...
زاهد گفت: مال تو کجاست؟
جهانگرد گفت:من اینجا مسافرم.
زاهد گفت: من هم!!!!