ملکا، مها، نگارا، صنما، بتا، بهارا
متحیرم چه نامم میثم خوشگل ما را
دل من تنگ برات چرا به استان نمیای؟
بی با هم چت بکنیم که قول بدی اینجا بیای
بی با هم رفیق بشیم کنار ماها بمونی
من باشم تو هم برام یار بلوچی بخونی
بذا شیرازی بگم عزیز من، داداش کاکو
انقده بیا برو تا بت بگیم مارکوپولو
تا حالا از زبون دوستای بلوچی بودش
حالا من میخوام برم روی مخش روی مودش
ما رو میبینید داریم اینجا با هم حال میکنیم
تو دیارمون روز و با جلسه سال میکنیم
فکر نکن جمع میشیم اینجا همشم الکیه
یا که از باب نجوم یه مشکل فلکیه
نه داداش جون، واسه جمع شدن ما دور هم
عقلا فکر میکنن روزها و سالها دور هم
که شاید تفرقه رو از دلامون پس بزنیم
همگی به افتخار دولت واحدمون دس بزنیم
خدایی کم نمیگم، باور ندارید ببینید
دو دقه بیاید پای حرفای میثم بشینید
نه که میثم! همه مون باید بیایم کار بکنیم
بار خصم از دلامون همگی بار بکنیم
دشمن مشترک باید بدونیم که کیه
آیه و اعتصموا باید بخونیم که چیه
مگه ماها، همه مون کتاب واحد نداریم؟
کعبه و رسول و یک خدای ماجد نداریم؟
پس چرا دشمن از دعواهامون شاد بکنیم
توی خاکستر دشمن هی فوت و باد بکنیم
مگه سنی و شیعه با همدیگه فرق میکنه؟
مگه انگور و عنب با همدیگه فرق میکنه؟
سنی و شیعه نداریم همه مون برادریم
ننه حوا رو میگم، همه از یه مادریم
هر چه که دوست ندارم از کسی اسمی ببرم
هر چه بادا باد، بذار بربخوره فدا سرم
تف و لعنت به تو ای آمریکا و صهیون پست
تف و لعنت به تو و ایادی تون هر کی که هست
ما با هم یکی میشیم تا چشمت از کاسه درآد
پدر بی پدرت از وسط ماسه درآد
ما با هم تا ابدالدهر برادر میمونیم
آیه واعتصموا به حبل الله میخونیم
تو برو فکر خودت باش دولتت هوا نشه
پول و زر برای مردمت یهو خدا نشه
دوست دارم آدم بشی به راه راست بیای توام
رو سرت داد میزنم پا شو، بیدار شو با توام
اما خوب بدون برو به دوستاتم خبر بده
برو این اخبار و به بی بی سی و سحر بده
تا ته دنیا، تهش با همدیگه دوست میمونیم
همه از یک بدنیم یه گوشت و یک پوست میمونیم
قصه ما رو ببین از صفری شروع شدش
حالا هم با وحدت و دوستی ما تموم شد
عجب و حیرت نداره حرف میثم همینه
دشمن اسلام و قرآن همیشه در کمینه
3 آبان 1392